تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1460
بازدید دیروز : 136836
بازدید هفته : 1460
بازدید ماه : 323741
بازدید کل : 10715496
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 18 / 1 / 1401


ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم
ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم

با نامه ی سیاهم ، قلب تو را شکستم
آلوده و گنهکار ، محتاج یک دعایم


خیلی دلم گرفته ، از تو خبر ندارم
با این وجود دلدار ، محتاج یک دعایم

تا خواستم بیفتم ، دست مرا گرفتی
این بار هم چو هر بار ، محتاج یک دعایم


شرمنده ام کجاها ، دیدی گناه کردم
خیلی شدم گرفتار ، محتاج یک دعایم

نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم
هستم به تو بدهکار ، محتاج یک دعایم


ای کاش یک سحر هم ، راهت بیافتد اینجا
در انتظار دیدار ، محتاج یک دعایم

خیمه نشین صحرا ، آرام جان زهرا
هر جایی هستی ای یار ، محتاج یک دعایم


وقت اذان مغرب ، دلتنگ کربلایم
ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم



 

 

 

آنان که عابدند به وقت اذان خوشند

آنان که زاهدند به یک تکه نان خوشند

از هر دو تا نگار یکی ناز میکند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند





بـاز هـوای سحرم آرزوست

خلوت و مـژگان تـرم آرزوست

شکوه ی غربت نبرم این زمـان
دست تو و روی تو ام آرزوست


 

 

 


بازی دنیا ز عمرم زود فرصت را گرفت
قبله‎ام گم شد، کم آوردم لیاقت را گرفت

گریه و حال نماز صبح‎های من چه شد
خواب شیرین سحر، فیض عبادت را گرفت


از صغیره شد شروع و به کبیره ختم شد
جرأت عاصی شدن از من خجالت را گرفت

یا رفیق لا رفیق له حلالم کن، اگر
بین ما بار گناهانم رفاقت را گرفت


نور مولا نیست دیگر در میان سفره‎ام
بی خیالی در ادای خمس، برکت را گرفت

نیم دین را به حیا دادم، کارم سخت شد
مستی از انجام معصیت، نجابت را گرفت


ذکر و استغفار و توبه دسته جمعی بهتر است
باخت این شب‎ها کسی که کنج عزلت را گرفت

مادری می‎گفت فرزند شهیدش، عاقبت
در همین ماه خدا اذن شهادت را گرفت


لذّت افطار با خرمای نخل کربلاست
خوش به حال هر که از زهرا زیارت را گرفت

یا غیاث المستغیثین گفت و پاسخ داده شد
نیزه‎ای روی لب خشکش اجابت را گرفت


سر به روی نیزه‎ها رفت و می‎خندید شمر
بی‎حیا از خواهر غم‎دیده طاقت را گرفت



رمضان آمد و ماغرق گناهیم هنوز
همه ویرانه دل آلوده نگاهیم هنوز


رمضان تا رمضان هیچ نشد حاصل ما
جمله سر گشته و درمانده ی راهیم هنوز

غرق دریای گناهیم ولی مست نگاه
ما که از روز ازل مست نگاهیم هنوز

گنه ما نبود گر دل ما سوخته نیست
بیدلانیم که جز عشق نخواهیم هنوز

از سر زهد و ریا در پی نامیم ولی
در بر اهل نظر چون پر کاهیم هنوز

ماه مهمانی دلدار شد و رونق عشق
هر سحر در طلب حسرت و آهیم هنوز

عمر بیهوده شد و بر سر غفلت اما
همچنان منتظر رؤیت ماهیم هنوز

چه بس آید رمضان ها که غریبانه به خاک
خفته در حسرت اسحار به آهیم...


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی